کلاهی که برداشته نشد
معمولا آدم ها اولین مشغله فکری شون کسب درآمده،چون واسه تهیه هر چیزی اول باید پول داشته باشن تا بتونن نیازها شون رو برطرف کنن.
راه های متفاوتی واسه رسیدن به درآمد هست؛مثلا میشه از شرکت ها و کارخانههای دولتی و غیر دولتی تقاضای کار داد تا شاید بعداز گرفتن زمانت و شرط و شروط و آوردن هزارتا بهانهی جور واجور پذیرفتن برای استخدام.
یا مثلا بعد از چندین سال درس خوندن و گرفتن مدرک فوق،بره مشغول کاری به تناسب رشتهی خودش بشه.که البته اگه آدم رو به خاطر گرفتن تخصص در رشتهی دانشگاهی بپذیرن.
یه راه سومی هم هست؛مثلا آدم یه سرمایهی هنگفتی داشته باشه تا با اون سرمایه بتون یکار خوب واسه خودش دست و پا کنه؛که واسه داشتن همچین سرمایهای هم راههایی زیادی هست.
بهترین و سریعترین راهش اینکه؛پدر آدم سرمایهدار باشه و دلت به جیب بابا خوش باشه تا به اهدافی که برای کار و آیندت داری فکر کنی.
راه بعدیش اینکه یه پارتی خوشنام داشته باشی تا حرفش همهجا تاثیر بزاره و در بهترین شرکت ها با بالاترین حقوق استخدام بشی.
شاید بشه از این راه هم به یه جایی رسید؛استعداد! اگه استعداد کار داشته باشی و ایده پردازیت خوب باشه میتونی واسه خودت شغل ایجاد کنی(البته اینم به شانس و کمی سرمایه احتیاجه).
خیلی راه ها هست که با اون میشه به شغل و درآمد رسید،فقط کافیه آدم به خودش اطمینان داشته باشه.
این هارو نگفتم که یه وقت شما فکرکنین دارم به شما مشاوره میدم برای کاریابی؛گفتم که به این مطلب برسم...
میون این همه راه درست و بدون حاشیه،بعضیا انگار حاشیه رو دوست دارن؛اصلا خلاف شده زندگیشون،از مسیر درست نمیتونن به درآمد برسن.دست به هر کاری میزنن برای کسب درآمد.به چه کارها که دست نمیزنن برای سرمایهی بیشتر و پول رو پول گذاشتن!.
از اختلاس و دزدی و فروش دکل نفت گرفته تا زمین خاری و دریا خاری و کوه خاری و...
بعضیا هم که همچین کارایی از توانشون ساخته نیست،دنبال دله دزدی و کلاه برداری و کلاه گذاشتن و... هستن.که یکی از کلاه بردارای مبتدی افتاد به گیر من!میخواست از من اخاذی کنه!...
چند روز پیش عصر وقتی از خواب بیدار شدم،به گوشیم که نگاه کردم دیدم برام یه پیام از یه شماره ناشناس اومده.
در پیام اینطور نوشته بود:
سلإم آقای مهندس من داود هستوم از خوزستن مهندس عموی من داخل زمیناش مقدری سکه تلا ومسجمه ومقدری زرف و زروف پیداکرده میتونی بخری سحمی بردار تورا به ابولفزوفاتمه زحرا به کس نگو منتزرزنگ بزن
اول فکرکردم تبلیغاتیه،بعدش وقتی به شماره فرستندش نگاه کردم متوجه شدم سرکاریه.
بعدش کلی خندیدم؛طرف خیلی ساده بود،فکرکرد اگه با غلط املائی بنویسه راحت همه کلک میخورن.
در آخر بگم مواظب همچین پیامهای باشین؛خیلیا هستن که از هر راهی حاضرن یه پولی به جیب بزنن.
عجب
تازه خیلی خیلی زرنگاشم نتونستن کلاه سر من بزارن. اندر احوالات این آقای کلاهبردار فقط باید خندید