زندگی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کپی به وبلاگ» ثبت شده است


خاطرهٔ روزهای چهارشنبه و پنجشنبه...
موضوع کار ماهم ماجرایی شده واسه خودش.
از پریروز میگم که این ماجرا رو کامل تعریف کرده باشم.
یه سایتی هست برای کاریابی(فقط مخصوص کارای اینترنتی)،مثل خیلی از روزا من رفتم تو اون سایت دنبال یه کار مناسب می‌گشتم.
گشتم و گشتم بالاخره دوتا کار پیدا کردم.یکیش کپی مطلب بود و با درآمد کم ولی یکی دیگش برای سایت فیلم بود؛مخصوص زیرنویس فیلم و سریال های خارجی.
به هردو نفر درخواست دادم و گفتم من میتونم این کارو براتون انجام بدم،آی دی تلگرامم رو هم براشون گذاشتم.

بعداز یکی دو ساعت اون شخصی که از طرف سایت فیلم بود به تلگرامم پیام داد.کلی درمورد کارش برام توضیح داد،یه طومار برام نوشت و راهنماییم کرد که چطور باید این کارو براش انجام بدم.بعد از کلی صحبت و مذاکره قرار شد یه پست آزمایشی براش بزنم تا ببینه کارم چطوره.
منم قبول کردم و گفتم فقط امشب نمیشه،فردا صبح انجام میدم.اونم قبول کرد.تا موقع خواب چندتا دیگه به من پیام داد و خورد خورد برام توضیح میداد؛(بدجور رو من حساب کرده بود!).

میونه صحبتم با این آقا،نفر دومی که کارش درمورد کپی مطلب بود به من پیام داد.وقتی پروفایلش رو دیدم متوجه شدم باهم چندین مرتبه درمورد کارای پیشنهادیش صحبت کردیم و به در بسته خوردیم!.
با این هم درمورد کارش صحبت کردیم.گفت روزانه پنج تا مطلب از کانال کپی میکنی میذاری تو وبلاگم.گفتم باشه مثله ای نیست.
واسه این هم قرار شد فرداییش کارو شروع کنم.

شبش من کارمو سریعتر انجام دادم تا زودتر بخوابم که صبح زودتر بتونم بیدار شم،چون کارم زیاد بود.
ساعت دو و نیم گوشیو گذاشتم کنار و سعی کردم بخوابم.اما فکر و استرس اینکه نکنه فردا نتونم کارو درست انجام بدم،ول کنم نبود.خیلی طول کشید تا بخوابم،احتمالا ساعت چهار شده بود.


صبح که بیدار شدم ساعت از ۱٠ گذشته بود.از ساعت ۱٠و نیم کارمو شروع کردم،اول دوتا کاری چند وقته دارم رو انجام دادم.بعد به اون آقا که برای کار فیلم بود پیام دادم.اونم برام آدرس سایتهایی که باید براش زیرنویس کپی میکردمو فرستاد.وقتی کارو شروع کردم دیدم کارش خیلی پیچیده تر از اونیه که فکرشو میکردم.با کلی زحمت و دردسر،سر و تهش رو هم آوردم و فرستام.بهش گفتم ببین خوب شده(حالا خودم میدونستم افتضاح شده)فقط نمیدونستم.چطور بهش بگم این کارو نمیخوام،دو روزه دارم معطلش میکنم!.
وقتی که پستم رو دید،یه شکلک چشمک فرستادو گفت خودت ببین چی فرستادی!ببین اصلا شبیه پست های من هست؟!گفت عه خوب نشده!(انصافا راست میگفت،اصلا شبیه نبود).
ازش عذرخواهی کردم و گفتم دیگه تا این حد از دستم برمیوند.اونم پسر خوبی بود،گفت اشکال نداره،چون بار اولته یکم سخته برات.

عصر یاد کار دومی افتادم که درمورد کپی مطلب بود.بهش پیام دادم و کمی باهم صحبت کردیم،بعدش به من یه پیشنهاد کار داد،کاری که مدتهاست دنبالش بودم.گفت چند وقت دیگه به یکی احتیاج دارم که روزانه به تعداد زیاد برام مطلب از سایت مطلب کپی کنه تو سایت،اگه بخوای شما انجام بده.من باکمال میل گفتم باشه حتما انجام میدم.
بعدش برای کار فعلی هم گفت چندتا آی دی کانال میفرستم براتون شما از اونجا کپی کن تو وبلاگ.
تاحالا هم که ساعت از ۳ بامداد گذشته آی دی کانال هارو نفرستاده!نکنه سرکارم گذاشته.فکرکنم من چندبار پیشنهاد کاراشو قبول نکردم اونم خواسته با این کارش جبران کنه :|||
امیدوارم اینطور نباشه،من رو کارش خیلی حساب کردم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۴۵
میثم ر...ی