زندگی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میوه درختی» ثبت شده است

سلام روز بخیر




اول کاری بگم گردهمایی که قرار بود پنجشنبه یعنی فردا یا دوشنبه هفته آینده برگذار شه،خوشبختانه با اصرارهای من تصمیم بر این شد که فردا برگذار شه.من برای این موضوع خیلی ناراحت بودم چون اگه دوشنبه میبود،من نمیتونستم برم.



دیروز قرار بود داداشم بیاد خونمون،چند وقتی بود که مامانم اصرار میکرد بیا میوه‌های خونمون رسیدن یخورده بچین ببر باخودت اما دادشم به علت کار زیاد وقت نمیکرد بیاد.
ساعت از ۱۲ و نیم ظهر گذشته بود که داداشم اومد.
بعد از سلام و احوال پرسی نشست و باهم شروع به صحبت کردیم.
خلاصه نهار خوردیم،داداشم بعدش رفت انجیر و سیب که میوه‌های این فصل ماست چید و ساعت حدوداً چهار خداحافظی کرد و رفت.

منم که دراز کشیده بودم،بعد رفتنش سعی کردم که بخوابم،خلاصه بزور و زحمت ساعت از چهار و نیم گذشته بود که خوابم برد.چند دقیقه‌ای که گذشت با صحبتای خواهر و مامانم بیدار شدم.چشممو بزور وا کردم و به خواهر سلام گفتم.نای حرف زدن نداشتم.ساعت گوشیمو نگاه انداختم دیدم پنج و پنج دقیقه است.یعنی حداکثر بیست دقیقه خوابیدم!.
خواهرم با شوهرش اومده بود،زیاد نموندن فقط یه امانتی داشتن که گرفتن و رفتن.

دیشب یه اتفاق خیلی جالب رخ داد.زهرا نعمتی قهرمان کماندار مون با شرایطی که داره با یه حریف غیر معلول در المپیک ریو مسابقه داشت و با نتیجه‌ی نزدیک بازی رو واگذار کرد و با افتخار از بازی‌ها حذف شد.
ما باید از این بانو درس بگیریم که با این شرایط سخت هیچوقت امیدشو از دست نداد و با سعی و تلاش تونست به این مقام خاص دست پیدا کنه.



همیشه موفق باشید.....بدرود.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۹
میثم ر...ی