زندگی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حر بن یزید ریاحی» ثبت شده است

زندگی


یکی از پدران شهید روستامون هرساله برای یادبود پسر شهیدش تعزیه خوانان رو دعوت میکنه در مسجد محله‌مون. وقتی من از چند روز قبل فهمیدم که قراره روز جمعه یعنی دیروز تعزیه خونی برپا بشه،تصمیم گرفتم که حتما در این مراسم شرکت کنم😊.فقط نگرانیم این بود که شرایط جوی هوا نامناسب نباشه🙄،و فقط اینبار آسمون با من مساعدت کنه.

 

من به تماشای تعزیه خوانی خیلی علاقه دارم.از آخرین باری که رفتم تعزیه،بیش از ۱۵سال میگذره. یه سال خیلی خوشبحالم شده بود.🤗 یه گروه تعزیه خوانان اومده بود در مدرسه ای که روبروی خونه‌مون قرار داره تعزیه اجرا کرده بودن. و من چندبار با سه چرخه‌ای که اون زمان‌ها داشتم🚲 ،به تعزیه رفته بودم.

 

خلاصه بعداز سال‌ها با یه تغییرات کوچیک بجای سه چرخه با چهارچرخه(ویلچر)♿️ میخواستم برم تعزیه. وقتی حرف رفتن من به تعزیه شد،پدرم میگفت وقتی رفتی دیدی تعزیه برای دو طفلان مسلمه،زود ازونجا بزن بیرون!🏃‍ آخه حدود ۶ - ۷ سالم که بود،با مادرم رفته بودیم تعزیه،و اون روز ماجرای دو طفلان مسلم بود. یه چاله‌ای اونجا آماده کرده بودن،مثلا برای دستگیری دو طفلان مسلم. یه بچه بی خبر از همه‌جا رفت افتاد تو اون چاله‌هِ! من وقتی اون صحنه رو دیدم از ترس جیگرم آب شد😨 زدم زیر گریه!😭 دیگه اون بچه رو نمیدونم چه بلایی سرش اومد.😕 اما اونجوری که مادرم میگه، من از بس گریه کردم مجبور شد بیارتم خونه!😁 خودم یادم نیست.

 

خلاصه روز جمعه رسید.هوا هم عالی بود،آفتابی و گرم ☀️.آسمون خیلی خوب باهام راه اومد.دمش گرم،😍فرصت بشه جبران میکنم.تعزیه صبح بود،قبل ساعت ۱٠ منو مادرم حرکت کردیم به سمت مسجد. وقتی رسیدیم تعزیه درحال اجرا بود.🥁🎺 موضوع تعزیه ماجرای حر بن یزید ریاحی،دشمنی و دوستی با امام حسین علیه السلام.

 

حیاط مسجد تقریبا پر شده بود.همینکه ما رسیدیم یزید اومد دوره کرد برای جمع‌آوری مبالغ!😒 حر و حضرت ابوالفضل مشغول رجزخوانی بودن.💪 حر اصرار داشت که امام حسین رو راضی کنه برای بیعت با یزید،اما با مخالفت شدید حضرت ابوالفضل و امام حسین روبرو میشد. خلاصه تعزیه به همین صورت پیش رفت و بعد نوبت توبه حر شد و خوندن این شعر معروف: حر پشیمانم،من بر تو میهمانم... در آخرم با شهادت حر تعزیه به پایان رسید.

 

تعزیه خوبی بود😇.حیف که زیاد مبارزه نداشت🙁،بیشتر رجزخوانی بود.فقط دوتا مبارزه کوتاه داشت که اولی شهادت پسر حر "علی بن حر" و آخرش مبارزه و شهادت حر.
اگه عمری باشه سال دیگه هم خواهم رفت.

۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۰:۲۹
میثم ر...ی